امروز یه روز خوب بود

امروز و در این لحظه خیلی خوشحالم چون از اداره کار برای گرفتن بیمه بیکاری برام کلاس فنی حرفه ای گذاشته بودن هم خیلی از خونمون دوره منم که تازه اومدم اینجا و هیچ جا رو بلد نیستم همین اصلا الان آمادگی هر روز از ۸ تا ۱ کلاس رفتن رو نداشتم خلاصه یه ۳ هفته ای ذهنم درگیر بود تا دیروز به همراه آقای ب.رفتیم هزار تا اداره و کاغذ و کاغذ بازی و خواهش برا یه کار بیخود از ۱۰۰ نفر تا امروز موفق شدم نامه عدم حض.ر در کلاس رو بگیرم حالا چطوری؟چند سال پیش فنی حرفه ای یه دوره رفته بودم :)


شروعی دوباره

سلام من دوباره شروع به نوشتن کردم بدون اینکه بدونم کارم درسته یا نه

خیلی توی این شهر احساس غربت میکنم آقای ب. هم که هر روز ۸ یا ۹ ساعتی سر کاره تازه از نوع شیفتی یادمه روزی که سفت و سخت گفتم دیگه سر کار نمیرم کلی برنامه داشتم ولی الان که خودم رو میبینم جز کاره خونه هیچ کاری انجام نمیدم و کارای تکراری داره خستم میکنه